نگاهی گذرا به علم شیمی...
نظریه اتمی پایه و اساس علم شیمی است. این تئوری بیان میدارد که تمام مواد از واحدهای بسیار کوچکی به نام اتم تشکیل شدهاند. یکی از اصول و قوانینی که در مطرح شدن شیمی به عنوان یک علم تأثیر بهسزایی داشته، اصل بقای جرم است. این قانون بیان میکند که در طول انجام یک واکنش شیمیایی معمولی، مقدار ماده تغییر نمیکند. (امروزه فیزیک مدرن ثابت کرده که در واقع این انرژی است که بدون تغییر میماند و همچنین انرژی و جرم با یکدیگر رابطه دارند.)
این مطلب به طور ساده به این معنی است که اگر دههزار اتم داشته باشیم و مقدار زیادی واکنش شیمیایی انجام پذیرد، در پایان ما همچنان بطور دقیق دههزار اتم خواهیم داشت. اگر انرژی از دست رفته یا بهدستآمده را مد نظر قرار دهیم، مقدار جرم نیز تغییر نمیکند. شیمی کنش و واکنش میان اتمها را به تنهایی یا در بیشتر موارد بههمراه دیگر اتمها و بهصورت یون یا مولکول (ترکیب) بررسی میکند.
این اتمها اغلب با اتمهای دیگر واکنشهایی را انجام میدهند. (برای نمونه زمانیکه آتش چوب را میسوزاند واکنشی است بین اتمهایاکسیژن موجود در هوا و مواد آلی چوب. که نور بر روی مواد شیمیایی فیلم عکاسی ایجاد میکند شکل میگیرد.)
یکی از یافتههای بنیادین و جالب دانش شیمی این بودهاست که اتمها رویهمرفته همیشه به نسبت برابر با یکدیگر ترکیب میشوند. سیلیس دارای ساختمانی است که نسبت اتمهای سیلیسیوم به اکسیژن در آن یک به دو است. امروزه ثابت شدهاست که استثناهایی در زمینهٔ قانون نسبتهای معین وجود دارد(مواد غیر استوکیومتری).
یکی دیگر از یافتههای کلیدی شیمی این بود که زمانی که یک واکنش شیمیایی مشخص رخ میدهد، مقدار انرژی که بدست میآید یا از دست میرود همواره یکسان است. این امر ما را به مفاهیم مهمی مانند تعادل، ترمودینامیک میرساند.
شیمی فیزیک بر پایهٔ فیزیک پیشرفته (مدرن) بنا شدهاست. اصولاً میتوان تمام سیستمهای شیمیایی را با استفاده از تئوری مکانیک کوانتوم شرح داد. این تئوری از لحاظ ریاضی پیچیده بوده و عمیقاً شهودی است. به هر حال در عمل و بطور واقعی تنها بررسی سیستمهای سادهٔ شیمیایی قابل بررسی با مفاهیم مکانیکی کوانتوم امکانپذیر است و در اکثر مواقع باید از تقریب استفاده کرد(مانندتئوری کاری دانسیته). بنابراین درک کامل مکانیک کوانتوم برای تمامی مباحث شیمی کاربرد ندارد؛ زیرا نتایج مهم این تئوری (بخصوصاربیتال اتمی) با استفاده از مفاهیم سادهتری قابل درک و بهکارگیری هستند.
با اینکه در بسیاری موارد ممکن است مکانیک کوانتوم نادیده گرفته شود، اما از مفهوم اساسی آن، یعنی کوانتومی کردن انرژی، نمیتوان صرف نظر کرد. شیمیدانها برای بکارگیری کلیه روشهای طیف نمایی به آثار و نتایج کوانتوم وابستهاند. علم فیزیک هم ممکن است مورد بی توجهی واقع شود، اما به هر حال برآیند نهایی آن (مانند رزونانس مغناطیسی هستهای) پژوهیده و مطالعه میشود.
یکی دیگر از تئوریهای اصلی فیزیک مدرن که نباید نادیده گرفته شود نظریه نسبیت است. این نظریه که از دیدگاه ریاضی پیچیدهاست، شرح کامل فیزیکی علم شیمی است. مفاهیم نسبیتی تنها در برخی از محاسبات خیلی دقیق ساختمان هسته، بهویژه در عناصر سنگینتر، کاربرد دارند و در عمل تقریباً با شیمی پیوند ندارند.
بخشهای اصلی دانش شیمی عبارتاند از:
- شیمی تجزیه، که به تعیین ترکیبات مواد و اجزای تشکیل دهنده آنها میپردازد.
- شیمی آلی، که به مطالعهٔ ترکیبات کربندار، غیر از ترکیباتی چون دو اکسید کربن (دی اکسید کربن) میپردازد.
- شیمی معدنی، که به اکثریت عناصری که در شیمی آلی روی آنها تاکید نشده و برخی خواص مولکولها میپردازد.
- شیمی فیزیک، که پایه و اساس کلیهٔ شاخههای دیگر را تشکیل میدهد، و شامل ویژگیهای فیزیکی مواد و ابزار تئوری بررسی آنهاست.
دیگر رشتههای مطالعاتی و شاخههای تخصصی که با شیمی پیوند دارند عبارتاند از: علم مواد، مهندسی شیمی، شیمی بسپار،شیمی محیط زیست و داروسازی.
نظرات شما عزیزان: